مرگ یعنی ...

ساخت وبلاگ

مرگ یعنی همینکه بنشینی تا شب و روز از تو رد بشود

روزهای جوانی خوبت در لجنزار لحظه بد بشود

مرگ یعنی همینکه هر روزه، روح روحانی ات قیام کند

   قامتت را ببندد و در دم تا رهاییت مرتد بشود

"بشود" گفت و –میشود- هیهات،باز کن ف یکون این شدنم

کاش اشکی رها کند ...ّم از ،غروری که خواست سد بشود

واژه ها را به باد می دهد این، تک سوار سیاه پوش زمان

 "رفت..." آغاز شب و تنهایی ست،کاش این فعل _آمد_ بشود

باز هم سیم آخر شاعر،انتحاریست در دل شعرش

گرچه ویرانه است این خانه، هرچه تقدیر خواهد ...بشود.

اسفند...
ما را در سایت اسفند دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hoshidar بازدید : 87 تاريخ : چهارشنبه 8 اسفند 1397 ساعت: 22:36