پدر به وقت پریدن

ساخت وبلاگ

شبی که خواب قفس از سرش پرید، پرید

پرنده، روزن پرواز را که دید، پرید

همینکه پیرهنش سبز شد و بالش رُست

نوید رَستنِ از بند جان رسید، پرید

چکید خون و فلق در پی اذان سر زد

شهادتین سحرگاه را شنید، پرید

درون کالبد تکه تکه شنزار

همان که دم به دم از جان خود دمید، پرید

غم تنیده به پروانه های در پیله

به جسم خسته و بی جان خود خرید، پرید

چه میوه ها که به دستان باغبان روئید

اگرچه وقت رسیدن که شد، نچید، پرید

بگو به ساقی جان از کجا قوام آورد

چنین شراب که تا قطره ای چشید، پرید؟

۱ خردادماه ۱۴۰۰ خورشیدی

2am, 22 May 2021

Canada, St.Catharines

نوشته شده در شنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۰ساعت 0:22 توسط محمد رضا رحیمی| |

اسفند...
ما را در سایت اسفند دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hoshidar بازدید : 64 تاريخ : دوشنبه 10 بهمن 1401 ساعت: 13:31